در نهایت ایجاد عادت اندیشیدن است. (نوروزی، 1387)
کارآمدی و اثربخشی مدیران و معلمان: مسئولیت مدیران و معلمان ایجاب میکند که عملکرد آنها در آن واحد هم کارآمد و هم اثربخش یافته که اثربخشی یعنی انجام دادن «کارهای دست» و کارایی یعنی «درست انجام دادن کارها» (علاقه بند، 1382، ص 16).
انگیزه تحصیلی: میزان تحریکاتی که یادگیرندگان دریافت میکنند در جهت برانگیختن علاقه به یادگیری (غلام نیا، 1385، ص 10).
رقابت سالم: رقابت سالم میتواند معطوف به کنترل منابع با هدف در اختیار گرفتن فرصتها و امکانات بیشتر باشد که برای دستیابی به منابع قدرت مورد نیاز است (پیمان، 1388)
عدالت آموزشی: قرار گرفتن مناسب و درست عمل نمودن تمامی عوامل و مولفههای تاثیرگذار در نظام تعلیم و تربیت آن گونه که شایسته است تا همه افراد بتوانند از شرایط مطلوب آموزشی بهرهمند گردند (عارفی فرد – مصلحی راد ، 1385).
فرصت آموزشی: تامین و ایجاد موقعیت مساعد برای آموزش در جهت تحقق اهداف آموزش و پرورش (نوروزی، 1387)
مدیریت زمان
تثبیت عامل زمان در تصمیم گیریهای آگاهانه، اگرچه اتخاذ یا انتخاب تصمیمی که به طور مطلق تاثیر زمان را بر آن تصمیم از بین ببرد تقریباً غیرممکن است اما میتوان بازههای زمانی متنوعی را ایجاد کرد، در کنترل گرفت و بر آن مدیریت کرد (درودی، 1387)
اینجا فقط تکه های از پایان نامه به صورت رندم (تصادفی) درج می شود که هنگام انتقال از فایل ورد ممکن است باعث به هم ریختگی شود و یا عکس ها ، نمودار ها و جداول درج نشوند.
برای دانلود متن کامل پایان نامه ، مقاله ، تحقیق ، پروژه ، پروپوزال ،سمینار مقطع کارشناسی ، ارشد و دکتری در موضوعات مختلف با فرمت ورد می توانید به سایت 77u.ir مراجعه نمایید
رشته روانشناسی و علوم تربیتی همه موضوعات و گرایش ها :روانشناسی بالینی ، تربیتی ، صنعتی سازمانی ،آموزش و پرورش، کودکاناستثنائی،روانسنجی، تکنولوژی آموزشی ، مدیریت آموزشی ، برنامه ریزی درسی ، زیست روانشناسی ، روانشناسی رشد
در این سایت مجموعه بسیار بزرگی از مقالات و پایان نامه ها با منابع و ماخذ کامل درج شده که قسمتی از آنها به صورت رایگان و بقیه برای فروش و دانلود درج شده اند
تعاریف عملیاتی:
کیفیت بخشی به آموزش: کیفیت بخشی به آموزش در این پژوهش به وسیله گویههای 1 تا 3 بخش اول پرسشنامه تعریف شده است.
تحکیم باورهای دینی: تحکیم باورهای دینی در این پژوهش به وسیله گویههای 4 تا 7 بخش اول پرسشنامه تعریف شده است.
کارآمدی و اثربخشی مدیران و معلمان: کارآمدی و اثربخش مدیران و معلمان در این پژوهش به وسیله گویههای 8 تا 12 بخش اول پرسشنامه تعریف شده است.
انگیزه تحصیلی و رقابت سالم: انگیزه تحصیلی و رقابت سالم در این پژوهش به وسیله گویههای 13 تا 17 بخش اول پرسشنامه تعریف شده است.
عدالت آموزشی و فرصت آموزشی: عدالت آموزشی و فرصت آموزشی در این پژوهش به وسیله گویههای 18 تا 22 بخش اول پرسشنامه تعریف شده است.
مدیریت زمان: مدیران زمان در این پژوهش به وسیله گویه های 1 تا 15 بخش دوم پرسشنامه تعریف شده است.
مقدمه
بخش اول: ادبیات تحقیق
الف- مدیریت:
– نظری اجمالی به تاریخچه مدیریت در ایران و جهان
– نظری اجمالی به مدیریت آموزشی
– مدیریت آموزش در ایران
– وظایف مدیران آموزشی از دیدگاههای مختلف
ب- ارزیابی عمللکرد:
– عملکرد مطلوب چیست؟
– چرا باید عملکرد را ارزیابی کرد
– چه کسی باید به ارزشیابی بپردازد
– شیوههای ارزیابی عملکرد
– مسائل مقدماتی ارزیابی
– بازخورد نمودن نتیجه عملکرد – سنجش ارزش اجتماع عملکرد در سازمانها و افراد
ج- مدیریت زمان:
– تعریف مدیریت زمان
– اهمیت مدیریت زمان
– مراحل مدیریت زمان
– مهمترین عوامل اتلاف وقت
– از نظر مدیریت زمان کارها به چند دسته تقسیم میشوند
– راههای ایجاد وقت
بخش دوم: پیشینه تحقیق
الف- تحقیقات داخلی
ب- تحقیقات خارجی
د- جمعبندی
مقدمه
هر تحقیق که به صورت علمی انجام میشود دارای مفاهیم و مبانی نظری و نیز پیشینه تحقیقاتی است که محقق باید به آنها توجه نماید.
در این فصل نظری اجمالی بر مدیریت آموزشی داشته و مبانی نظری آن و نیز وظایف مدیران آموزشی و مبانی نظری ارزیابی عملکرد شغلی و در آخر رویکرد مدیریت زمان ارائه گردیده است. همچنین سعی شده است یک نمای کلی درباره موضوع تحقیق بیان گردد.
2-1- بخش اول: ادبیات تحقیق
2-1-1- مدیریت
2-1-1-1- نظری اجمالی بر مدیریت و تاریخچه آن در ایران و جهان
نهضتی در تاریخ تحول اندیشههای مدیریت به مدیریت علمی معروف است در اوایل قرن بیستم در آمریکا پدید آمد بنیانگذار این نهضت فردریک تیلور بود بنا به اعتقاد او ویژگی بارز مدیریت علمی تأکید بر مدیریت در سطح عملیاتی، مطالعات علمی عملیات به منظور تشخیص عوامل موثر بر آن و کشف موثرترین روش برای انجام کار است. پیام ضمنی مدیریت علمی آن است که کارآمدتر و عقلانیتر کردن سازمانها از طریق کاربرد روشهای علمی، برنامهریزی و طراحی سازمانی امکانپذیر است. (علاقهمند 1382)
بسیاری درباره مدیریت بحث کرده و هر یک از ابعاد مختلف به آن نگریستهاند، صاحبنظرانی چون هانری فایول که سعی در ارائه یک نظریه عمومی برای اداره امور جمیع سازمانها داشته و از اصولی چون تقسیم کار، اختیار و مسئولیت، انضباط، وحدت مدیریت و وحدت فرماندهی که به نظر وی در کلیه سازمانها قابل اعمال است نام میبرد.
هاندری فایول اولین کسی بود که فراگرد مدیریت را به وظایف و یا کارکردها تقسیم کرد مطابق با نظر فایول کارکردهای مدیریت را با نظم در طرحریزی، سازماندهی، فرماندهی، هماهنگی و کنترل تعریف میکند. (علاقهمند 1382)
به طور کلی آنچه را که در حال حاضر با عنوان تئوری کلاسیک سازمان مشخص مینمائیم، برآوردی از سه مسیر فکری: 1- توجیه ماکس وبر از ساختار بروکراتیک در یک قالب اجتماعی، 2- برخورد مدیریت علمی فردریک تیلور و 3- مدیریت اداری گیولیک و اورویک با الهام از مدیریت علمی.
بنابراین میتوان گفت که نظریههای کلاسیک مدیریت یا نظریههای سنتی و مدیریت علمی که امروزه مورد توجه صاحبنظران دانش مدیریت است به اوایل قرن بیستم برمیگردد. از یک سو به نتایج حاصله از انقلاب صنعتی در اروپا و آمریکا و از سوی دیگر به افزایش دامنه قدرت و اختیارات حکومت مربوط میشود، این تحولات ایجاب میکرد که سازمانهای نوینی منطبق با نیازهای زمان و توسعه دستگاههای دولتی و خصوصی ایجاد گردد.
غرض از بیان این مختصر از تاریخ تدوین نظریههای مدیریت علمی این است که این دیدگاهها به تدریج جای خود را در تعلیم و تربیت باز کرده و توسط صاحبنظران دیگری سعی و توصیه در بهکارگیری آن شده است.
2-1-1-2- نظری اجمالی به مدیریت آموزشی
تقریباً بلافاصله پس از این که اذهان عامه با اصول مدیریت علمی آشنا شدند، فشارهای همهجانبهای چه از سوی بخش خصوصی و یا دولتی در جهت نفوذ این مدیریت در مدارس به عمل آمد. کالاهان در مطالعه بنیادین خود درمییابد که اعتقاد به کارایی به عنوان ایدئولوژی مدیریت بروز کرده است، برای نمونه جیمز. مک کاناگی از دانشگاه دارتموت، در سال 1918 نوشت: «عصر، عصر کارایی است، هیچ اتهامی در مقابل افکار عمومی بالاتر از این نیست که مدرسه بگوید فاقد کارایی است.» این امر مسئولان تعلیم و تربیت را تشویق به بکاربستن شیوههای صنعتی کرد و از آنان خواست که معلمان را در رابطه با کاری که باید انجام پذیرد، استانداردهایی که تحقق یابد، روشهایی که به کار گرفته شود و ادواتی که مورد مصرف قرار گیرد، جز به جز آموزش دهند. (اقتداری، 72، ص 8-5)
با این وضع طبیعی به نظر میرسد که مدیریت آموزشی نیز توام و به تبع تحولاتی که در نظامهای آموزش و پرورش کشورها به وقوع پیوسته، مراحل و دورههایی را پشت سر گذاشته و به صورت امروزی درآمده باشد و با توجه به اهمیت ویژهای که تعلیم و تربیت در زمینههای مختلف زندگی فردی و اجتماعی انسان داراست، همچنین از وضعیتهای امروزی نیز فراتر رفته و همگام با تغییرات زندگی اجتماعی، تحولات یرا در آینده پذیرا باشد و یا سبب شود.
منظور اصلی مدیریت در هر سازمانی عبارتست از هماهنگسازی کوششهای افراد، انسان و استفاده موثر از منابع دیگر برای تحقق هدفهای سازمان در موسسات آموزشی، این هدفها مربوط به تعلیم و تربیت و یادگیری است. پس منظور از مدیریت در سازمانهای آموزشی، تحقق هدفهای آموزشی و پیشبرد موثر آموزش در یادگیری است (علاقهبند، 1382، ص 136).
ضرورت توجه به مدیریت آموزشی از اهمیت خاصی برخوردار است. زیرا وظایف آن به لحاظ کیفی بسیار گسترده و دارای اهمیت فراوان میباشد. در کشور ما توجه به مسئله مدیریت آموزشی تقریباً از سی سال پیش، ابتدا از طریق ارائه دروس و سپس ایجاد رشتههای تحصیلی دانشگاهی آغاز گردیده است. (علاقهبند 1382، ص 1)
ولی علیرغم گسترش روزافزون نظام آموزشی و ضرورت توجه بیش از پیش به اداره آن، متاسفانه نگاهی گذرا به آمار و اطلاعات و واقعیات موجود درباره مدیران آموزشی در زمینههای سطح تحصیلات، دیدن دورههای مدیریت و شرکت در کلاسهای آموزش ضمن خدمت و غیره بیانگر یک نوع کم توجهی به تربیت و آمادهسازی این گروه بر اهمیت و موثر در آموزش و پرورش است. (فصلنامه تعلیم و تربیت، ص 127-147).
2-1-1-3- مدیریت آموزشی در ایران
بررسی تاریخی و مقایسه آموزش و پرورش قدیمی ایران، با آنچه که امروز داریم، با توجه به مسئله مدیریت آموزش و به تبع آن مدیریت مدارس را الزامی و اجتنابناپذیر می کند. در گذشته در آموزش و پرورش سنتی به دلیل سادگی و محدود بودن شاید چنین نیازی محسوس نبوده است، ولی با گسترش نظام آموزشی کشورمان بیانگر این حقیقت است که امروزه، رهبری و مدیریت نظام آموزش و پرورش در سطوح مختلف آن به صورت یکی از مسئولیتهای مهم و سنگین جامعه درآمده است.
نکته مهم لزوماً دارا بودن وظایف مدیریت آموزشی است که کسب این مهارتها از طریق تحصیل و تجربه امکان پذیر میگردد.
2-1-1-4- وظایف مدیران از دیدگاههای مختلف
لازم به ذکر است که وظایف کلی مدیران واحدهای آموزشی براساس اهداف مدیریت تنظیم و بیان میشود. این وظایف را علاقهبند اینگونه بیان میکند:
– برنامه آموزشی و تدریس:
مهمترین وظیفه مدیران آموزش، هدایت جریان آموزشی و یادگیری به ویژه تسهیل جریان رشد و پرورش دانشآموزان است، نقش مدیران آموزش سازماندهی موثر و بسیج منابع انسانی و مالی و مادی و هدایت فعالیتهای اجرائی برنامههای آموزشی است.
– امور دانشآموزان:
الف- پذیرش، ثبت نام، گروهبندی و نگهداری آمارهای حضور و غیاب سوابق و اطلاعات شغلی و تحصیلی دانشآموزان.
ب- شناسایی تواناییهای علائق و نیازهای فراگیران و پرورش آنها.
– امور کارکنان آموزشی
– روابط مدرسه و اجتماع
– تسهیلات و تجهیزات
– امور مالی و اداری (علاقهبند، 1372)
دکتر اقتداری عناصر زیر را بهعنوان وظایف خاص مدیریت مورد توجه قرار میدهد:
«برنامهریزی، سازماندهی، هماهنگی، رهبری و کنترل و نظارت» (اقتداری، 1372، ص 62).
دکتر مصطفی عسگریان وظایف زیر را برای مدیران آموزشی مورد توجه قرار میدهد:
موجودیت آنها کاملاً بازدهی عاید کند.
از نهادهای اجتماعی ناشی شوند و از یک نقش اجتماعی برخوردار باشند.
زمان فعالیتشان متناسب با نوع اهداف و مقاصدی باشد که به خاطر تحقق آنها به وجود آمدهاند. لذا عمر سازمانها میتواند کوتاه، کم دوام و یا طولانی باشد. (عسگریان 1385، ص 25)
سازماندهی فعالیت مستمری است که مدیر همواره با آن روبهروست و منحصر به طراحی سازمان در ابتدای آن نمیشود. از این روست که برخی از صاحبنظران سازمان و مدیریت ازجمله «همیتون» این وظیفه مدیر را سازماندهی مجدد نام نهادند. (الوانی، 1368، ص 61)
بدین معنی که مدیر دائماً در کار اصلاح و بهبود سازمان و طراحی مجدد آن است. سازمان برای همپایی با محیط متغیر اطرافش باید دائماً در حال تغییر و تحول باشد و مدیر است که به کمک سازماندهی محیط این حالت پویا را در سازمان حفظ میکند.
عسگریان (سال 1371) در کتاب سازمان و مدیریت آموزش و پرورش درباره سازماندهی به عنوان یکی از وظایف مدیران آموزشی مینویسد: «سازماندهی در محل عبارت است از ایجاد نظم و نسق کاری برای هر کس به انضمام هماهنگ کردن و مرتبط ساختن مساعی یک عده، با ایجاد موازین خاصی به طرف هدفهای مشخص» به وسیله یک سازماندهی خوب میتوان صرفه جویی در زمان و امکانات مادی و مساعی نیروی انسانی را ایجاد نمود و حداکثر استفاده از حداقل امکانات را موجب گردید. لازمه سازماندهی یک کار گروهی، مطالعه زمان، برآورد امکانات مادی، تقسیم کار و تهیه وسایل لازم است. سازمان دادن پایههای موسسه را محکم میکند. لازم است بر اصولی متکی شود چون:
هر گروه باید دارای مسئولی باشد که در مقابل مافوقتر خود مسئولیت دارد.
مسئولین باید توجه به کیفیتشان به کار گمارده شده و بدون در نظر گرفتن کیفیت افراد مسئولیتی به آنها واگذار نشود، تا ثمره بهتری عاید شود.
برای روز مبادا، جهت هر مسئولی جانشینی در نظر گرفته شود.
با توجه به مسئولیتها و وظایف هر یک از کارکنان، در صورت مشاهده زمان اضافی، کار فوقالعاده برای آنان تعیین شود.
کارها باید بین اعضاء هم ردیف شوند.
تخصصها در مسیر خود به کار گرفته شوند، از واگذاری امور خارج از تخصص به افراد جلوگیری شود.
ایشان معتقدند علاوه بر اصول مذکور سازماندهی باید:
طرح و برنامهریزیهای آموزشی و پرورشی: مدیر وظیفه دارد، امور سازمانی را طرح نموده و جهت اجرای امور برنامهریزی نماید، برنامهریزی یعنی عملیاتی که مدیر بدان وسیله نقشه کارهای مربوطه به هدفهای سازمان و راه و روش برآورد آنها را برای آینده تهیه میبیند.
سازماندهی: یعنی ایجاد نظم و نسق کاری برای هر کس به انضمام هماهنگ کردن و مرتبط ساختن مساعی یک عده با ایجاد موازین خاصی به طرف هدفهای مشخص
پیشبینی: یعنی پیشبینی انجام امور سازمان با بهره گرفتن از منابع اطلاعاتی اداری و غیر اداری که از محیط کاری منشعب میشود و با به کار بردن بینش و اندیشههای مشخص.
هدایت و رهبری: یعنی هدایت و رهبری دستگاه تحت مدیریت فرد در مسیر برآورد هدف کلی آن موسسه
ایجاد روحیه؟ یعنی تشویق و ترغیب کارکنان سازمان برای انجام کار جهت حصول به اهداف سازمانی.
اجرای صحیح مقررات به منظور باروری هدفهای تربیتی.
رعایت مقررات انضباطی کارکنان با توجه به تحکیم روابط انسانی و علتیابی بی نظمی احتمالی اعضاء
تشکیل جلسه و همکاریها، به منظور انتقال اطلاعات، ایجاد زمینه مشاوره، تعلیم دادن و توزیع نمودن وظایف (عسگریان، 1385، ص 98-104)
از بین وظایف مدیران که شرح آن از دیدگاههای مختلف رفته چهار وظیفه به عنوان وظایف کلی و عمومی مدیران انتخاب نموده و به طور مختصر بیان شده است.
وظایف منتخب عبارتند از: برنامهریزی، سازماندهی، هماهنگی، تحکیم روابط انسانی.
امروز درباره عناصر مدیریت و یا وظایفی که مدیر به اعتبار مقام و موقعیت سازمانی خود انجام میدهد وحدت نظری وجود دارد. (اقتداری، 1372، ص 62)
برنامهریزی
برای برنامهریزی تعاریف متعددی وجود دارد که هر یک از آنها با توجه به دیدگاه، ویژه تعریف کننده و وابستگی او به حوزه علم و دانش خود است. مثلاً:
«برنامهریزی شامل تعیین هدف و وضع خط مشی، تبدیل هدف به صورت برنامه عملیات و پیشبینی چگونگی اجرای آنها میشود به عبارت دیگر برنامهریزی براساس پیشبینی، دورنگری درباره این که برای رسیدن به هدف معینی چه کاری، چگونه و در طی چه مدت زمان و به وسیله چه افرادی بایستی انجام شود استوار است. (اقتداری، 1372، ص 67).
برنامهریزی فراگردی است مداوم، حساب شده و منطقی، جهتدار و درونگر، به منظور ارشاد و هدایت فعالیتهای جمعی برای رسیدن به هدف مطلوب». (فیوضات، 1381، ص 17)
اصولاً برنامهریزی به مدیران و کارکنان سازمان این امکان را میدهد که با آزادی بیشتر آنچه را که خواستارند بدست آورند و مدیران موفق برای برنامهریزی اهمیت و ارزش فوقالعادهای قائل هستند و از آن به عنوان بزرگترین اهرم آن برای پیشبینی صحیح فعالیتهای مثمر به ثمر میباشد.
الوانی برای یک برنامهریزی جامع مراحل زیر را مورد توجه قرار میدهد: (الوانی، 1368، ص 58)
تعیین و تدوین اهداف و آینده سازمان
شناخت اهداف و استراتژیهای موجود در سازمان
تجزیه و تحلیل شرایط محیطی سازمان
شناخت وضع موجود سازمان
تعیین تغییرات مورد لزوم
تصمیمگیری در مورد استراتژیهای مطلوب
اجرای استراتژیهای جدید
کنترل و سنجش استراتژیهای جدید در عمل
اما دکتر اقتداری برنامهریزی را شامل سه مرحله زیر میداند